صفحه اصلیفرهنگ و هنرادبیاتسفر زلفا؛ دگرگونی در مسیر آگاهی 

سفر زلفا؛ دگرگونی در مسیر آگاهی 

داستان‌ها تنها روایت‌های ساده‌ای برای سرگرمی نیستند. آن‌ها آیینه‌هایی از ناخودآگاه جمعی‌اند. بازتابی از کهن‌الگوهایی که در طول قرن‌ها در ذهن بشر شکل گرفته‌اند. افسانه‌ها و اسطوره‌ها همیشه نقشی فراتر از قصه‌گویی داشته‌اند. آنها ساختارهای عمیق روانی را بازگو می‌کنند، سفری را نشان می‌دهند که قهرمان باید طی کند تا به آگاهی و دگرگونی برسد. این بار در ادبیات افغانستان شاهد شکل‌گرفتن رمانی شده‌ایم که توانسته به‌عنوان یک متن شفابخش از طریق عنصر هنر با کهن‌الگوهای یونگی پیوند بخورد و نشان بدهد که چطور یک اثر ادبی می‌تواند متن نمادینی شود که درکنار اینکه عمیق‌ترین حقایق روان‌شناختی را بازتاب می‌دهد به درک بهتر ناخودآگاه فردی و جمعی همچون یک درمانگر کمک کند. رمان «زلفا» درهمین مسیر حرکت می‌کند. شخصیت‌هایی که میان دو جهان زیست می‌کنند، پرواز را تجربه می‌کنند، با شر می‌جنگند و به یاری عشاق می‌دوند و درنهایت به تولدی دوباره می‌رسند. دراین رمان، اسطوره‌ها، ناخودآگاه و روان‌شناسی به هم می‌رسند و سفری را شکل می‌دهند که بیش از آنکه بیرونی باشد، درونی است.

یکی از ابعاد برجسته‌ای که درمطالعه و تحلیل رمان‌ها و آثارى مانند «زلفا» می‌توان مورد توجه قرار داد، استفاده از آنها در درمان‌گری و رشد فردی است. روایت‌درمانی و هنردرمانی دو رویکرد روان‌شناختی هستند که به کمک آن‌ها می‌توان فرآیندهای درونی شخصیت فرد را مورد کاوش قرار داد. از این منظر، داستان‌ها به‌عنوان ابزاری برای بازسازی زندگی فردی و اجتماعی مطرح می‌شوند و می‌توانند به فرد کمک کنند تا از مشکلات خود عبور کند و با دنیای درونی‌اش ارتباط برقرار نماید. رمان زلفا، نوشته‌ای که در آن مفاهیم عمیق انسانی از طریق جادو و داستان‌هایی پر از نماد، نمایان می‌شود. مثالی برجسته از استفاده هنردرمانی و روایت‌درمانی در داستان‌سرایی است که در رمان زلفا چنین چیزی اتفاق می‌افتد. هرکدام از شخصیت‌های رمان، داستان‌هایی در دل خود دارند که خواننده می‌تواند با خواندن هرکدام به درک بهتری از چگونگی به کارگیری این روایت‌درمانی در ایجاد تغییرات فردی و اجتماعی به دست آورد.

هنردرمانی یکی از روش‌های مؤثر روان‌شناختی است که از فرآیندهای خلاقانه و هنری برای درمان مشکلات روانی استفاده می‌کند. در رمان «زلفا»، این رویکرد به طور روشن در قالب نمادها و تصاویر هنری به چشم می‌آید. هنردرمانی به فرد این امکان را می‌دهد که احساسات و افکار و تجربیات ناخودآگاه خود را از طریق ابراز خلاقانه بیان کند و به شکلی که برایش معنا پیدا می‌کند، آنها را پردازش کند. در رمان «زلفا»، هنر در قالب قالی‌بافی به‌عنوان ابزاری برای بیان احساسات شخصیت‌ها و پردازش دنیای درونی آنها به کار می‌رود. این هنر نه تنها به‌عنوان یک تکنیک هنری مطرح می‌شود، بلکه به شکلی نمادین به‌عنوان روشی برای شناخت خود و ارتقای آگاهی شخصیت‌های داستان عمل می‌کند. زلفا در این مسیر، ازطریق بافتن قالین به دنیای درونی خود دسترسی پیدا می‌کند. هر گره‌ای که در قالین می‌زند، گویی یک گام به سوی شناخت عمیق‌تر از خود و دگرگونی درونی است. این رویکرد در هنر درمانی به شخصیت زلفا اجازه می‌دهد تا با دنیای ناخودآگاه خود روبه‌رو شود و به فرآیندهای درمانی و تحول درونی برسد.

همچنین در رمان زلفا، پرندگان و نیروهای جادویی نیز نقش مهمی در فرآیندهای درونی شخصیت‌ها دارند. پرندگان به‌عنوان نمادهایی از آزادی، پرواز به سوی آگاهی و دگرگونی، نمایانگر ویژگی‌های درونی شخصیت‌های داستان هستند. در این داستان، جادو و پرواز، نمادهایی از تلاش برای رهایی و تغییر درونی هستند. این نمادها به نوعی از فرآیند هنر درمانی استفاده می‌کنند، زیرا فرد می‌تواند از طریق این تصاویر و نمادها، ارتباط عمیق‌تری با ناخودآگاه خود برقرار کند.

روایت‌درمانی و تغییرات درونی در رمان زلفا، یکی دیگر از روش‌های درمانی است که به فرد کمک می‌کند تا با بازگویی داستان زندگی‌اش، به درک بهتری از خود و مشکلاتش برسد. در این روش، فرد از طریق داستان‌گویی می‌تواند معنای جدیدی به تجربیات زندگی‌اش بدهد و تغییرات مثبت در رفتار و احساسات خود ایجاد کند. رمان زلفا، نمونه‌ای از این نوع درمان ازطریق روایت است. در این اثر، شخصیت‌های اصلی از طریق روایت‌های خود و مواجهه با چالش‌های مختلف، به درک عمیق‌تری از دنیای درونی خود و جهان پیرامون‌شان دست پیدا می‌کنند. زلفا که در ابتدای داستان در جستجوی هویت و معانی زندگی خود است، ازطریق اتفاقات و چالش‌هایی که با آنها روبرو می‌شود، به دگرگونی و تحول می‌رسد.

این داستان با استفاده از روایت‌های جادویی، پرنده‌ها، سیمرغ و ققنوس به نوعی نشان‌دهنده فرایندهای درونی شخصیت‌ها و مبارزه آنها با نیروهای خیر و شر است. این نبردها در واقع نمادی از مبارزه‌ای درونی هستند که هر فردی ممکن است با آن مواجه شود: ترس‌ها، شک‌ها و عدم اطمینان‌هایی که در درون خود حمل می‌کنیم و باید آنها را درک کرده و با آنها مقابله کنیم.

به‌طور خاص رمان زلفا، ازطریق سبک رئالیسم جادویی به نوعی به خواننده این فرصت را می‌دهد که با دنیای تاریک و روشن درون خود مواجه شود و در این فرایند به روشنایی و آگاهی برسد. این مشابه همان رویکردی است که در روایت درمانی اتفاق می‌افتد. جایی که فرد از طریق بازگویی داستان زندگی خود، به معنای جدیدی از آن دست پیدا می‌کند و تغییرات درونی در او شکل می‌گیرد. در رمان زلفا، پرندگان، ققنوس و حتی بافت قالین و نوع چوکات زندگی‌هایی که در مالان جریان دارد به‌عنوان نمادهایی از فرایندهای درونی شخصیت‌ها عمل می‌کنند. این نمادها نه تنها در سطح داستانی برای ایجاد تحولات درونی به کار می‌روند، بلکه به‌عنوان ابزارهایی برای بیان ناخودآگاه فرد و پردازش احساسات عمیق نیز استفاده می‌شوند. و پرندگان، بخصوص پرندگان جادویی و ماورایی مانند سیمرغ و ققنوس نمادهایی از پرواز به سوی آگاهی و دگرگونی هستند. این پرندگان نه فقط نمایانگر نیروهای ماورایی‌اند، بلکه به شکلی عمیق در ارتباط با فرایندهای روانی شخصیت‌ها قرار دارند. همانطور که ققنوس از خاکستر خود زاده می‌شود، شخصیت‌های داستان نیز از بحران‌های درونی خود، به تحول و تولدی دوباره می‌رسند. این نمادها می‌توانند به‌عنوان ابزاری برای درک بهتری از چالش‌های درونی فرد در نظر گرفته شوند.

در پایان باید اشاره کرد که رمان زلفا، نه تنها به‌عنوان یک روایت جادویی و پر از نمادهای پیچیده، بلکه به‌عنوان ابزار درمانی و رشد فردی نیز قابل تحلیل است. این رمان ازطریق هنر درمانی و روایت درمانی به شخصیت‌های خود کمک می‌کند تا به معنای جدیدی از زندگی دست پیدا کنند و در مسیر رشد فردی و اجتماعی گام بردارند.

 

 

 

بتول حیدری
بتول حیدری
بتول حیدری، دکترای روان‌شناسی تخصصی از دانشگاه اصفهان و عضو پیشین هیات علمی دانشگاه تعلیم و تربیه کابل است. وی اکنون در انگلستان به‌عنوان مشاور دبیرستان کار می‌کند.
مطالب مرتبط

نوشته های دیگر

آخرین نظریات شما