سیدعارف اخلاقی
اگر نگاهی به کتابهای درسی معارف افغانستان بیاندازیم؛ منابع درسی این کشور پر از کمیها و کاستیهای فراوان است. بسیاری از مسایلی که امروز در سیستم آموزشی نوین مطرح است، در کتابهای درسی ما به صورت کلی توجه نشده و یا غفلت صورت گرفته است.
طبق نظریههای روانشناسان و دانشمندان تعلیم و تربیه، هر دورهی سِنی نیازها و شرایط خاصی خود را دارد و هر کدام زمینه و پلی ارتباط به دورههای بعدی است.
دوران کودکی از دورههای مهم و بسیار سرنوشتساز در زندگی هر فرد به شمار میرود؛ زیرا پایههای شخصیت، رشد زبانی، عقلانی، شناختی، عاطفی و مهارتهای ارتباطی در همین دوره شکل میگیرد و در وجود فرد نهادینه میشود. بنابراین، توجه به این نیازها و شیوههای یادگیری و ادبیاتی که این مسائل را میآموزاند، بسیار مهم و پر اهمیت است.
متاسفانه کتابهای درسی معارف ما از نظر شکل و محتوا متناسب به گروههای سِنی کودک و فراگیر طراحی و تدوین نشده؛ بلکه از نگاه روانشناسی و نیازهای دانشآموزان ناسازگار است. در بین کتابهای درسی معارف ما در تمامی دورهها، کودکان با شخصیتها، قصهها، الگوها و ادبیات بزرگان روبرو هستند که برای کودکان قابل هضم و درک نیستند. داستانهای کتاب گلستان، کلیله و دمنه، بهارستان، قصههای از کتاب مثنوی معنوی مولانا و سایر مطالب در تمامی کتابهای دوره ابتدایی و متوسط مطابق سن وسال کودکان نبوده، بلکه سبک و نگارش آن با ادبیات کودک بسیار متفاوت و دور از فهم و درک آنان است.
از سویی، تصاویر، رنگها، نوعیت خط و نوشتهها در انتقال و فراگیری محتوا بسیار نقش کلیدی دارد، اما این موارد نیز در کتابهای درسی فراموش شده و اصلا به آن توجه صورت نگرفته است.
دوران کودکی و آموزههای آن از دورههای مهم و اساسی فرد است؛ زیرا موقف اجتماعی- فرهنگی، علمی و سرنوشت فرد بستگی به همین دوره و آموزههای آن دارد. ادبیات کودک و توجه به آن در کتابهای درسی یک امر ضروری و الزامی است.
برای اینکه نظام آموزشی ما پاسخگوی نیازهای کودکان باشد، شعر و قصه، حکایت و سایر مطالب تجربی و ساینسی که در کتاب درسی گنجانیده میشود، باید متناسب با نیازها، علایق، اصول روانشناسی کودک و کاربرد آن در زندهگی روزمره دانشآموزان انتخاب شود. افزون برآن، محتوا و متن زبان نوشتاری با تخیل، تصویرسازی ذهنی و زیباییشناسی، ارزشهای هنری، با توجه به درک و فهم و توانایی کودک متناسب باشد. بنا در منابع آموزشی و کتابهای درسی به ادبیات کودک و نیازهای شناختی و عاطفی آن توجه جدی صورت بگیرد. در غیر این، پیامدهای بسیار سنگین و غیر قابل جبران را بر پیکر جامعه وارد میکند.