صفحه اصلیگزارشعمقیازدواج دوم یک هنرمند محلی؛ تقابل مردسالاری و برابری جنسیتی در فضای...

ازدواج دوم یک هنرمند محلی؛ تقابل مردسالاری و برابری جنسیتی در فضای مجازی

در روزهای اخیر، انتشار ویدیویی از شرافت پروانی، هنرمند محلی افغانستانی که در آن از ازدواج دومش در آمریکا سخن می‌گوید، موجی از واکنش‌ها را در شبکه‌های اجتماعی به همراه داشته است. در این ویدیو، پروانی دلیل این تصمیم را “پرهیز از گناه در جامعه غربی” عنوان کرده است. اما این مساله به‌سرعت از چارچوب یک خبر شخصی فراتر رفته و به بستری برای جدالی گسترده میان دو نگرش متفاوت در افغانستان تبدیل شده است. 

آقای پروانی گفته است:«حدود سه سال قبل به آمریکا آمدم. زن اول با پنج فرزندم در افغانستان می‌باشند. مرد هستم، شیطان دارم، شهوت دارم؛ به‌خاطر رفع شهوت خود، به‌خاطر عزت خود و به خاطر عزت فامیل‌ام زن دوم گرفتم.»

گروهی این اقدام را مطابق با احکام اسلامی دانسته و از پروانی دفاع کرده‌اند، و از سوی دیگر، گروهی آن را نشانه‌ای از مردسالاری عمیق در جامعه افغانستان می‌دانند که بار دیگر نابرابری جنسیتی را آشکار کرده است. رسانه‌ی پل‌سرخ به‌گونه‌ی بی‌طرفانه، دیدگاه‌های کاربران شبکه‌های اجتماعی افغانستان در پیوند به این موضوع را بررسی کرده است.

دفاع از سنت و احکام اسلامی

برای بسیاری از مدافعان سنت و احکام شرعی، اقدام شرافت پروانی در چارچوب تعالیم اسلامی کاملاً موجه و مشروع است. آنان معتقدند که اسلام به مردان اجازه داده است تا تحت شرایطی خاص، چندهمسر داشته باشند.

ادریس عباسی، یکی از کاربران شبکه‌های اجتماعی، در دفاع از پروانی نوشته است: «آقای پروانی کاملاً طبق دین اسلام اقدام کرده و دین اسلام عمل او را جایز می‌بیند. اگر انتقادی هست، باید به قوانین اسلامی باشد، نه به فردی که طبق آن عمل کرده است». 

برخی دیگر نیز به این موضوع اشاره کرده‌اند که در اسلام، نهاد ازدواج نه‌تنها یک قرارداد اجتماعی بلکه یک حکم دینی است و در شرایطی که مرد در موقعیتی قرار بگیرد که امکان کنترل نفس نداشته باشد، ازدواج مجدد گزینه‌ای پذیرفته‌شده است.

منتقدان چه می‌گویند؟

اما منتقدان این دیدگاه، به تناقضی مهم اشاره کرده‌اند: آیا زنان نیز در شرایط مشابه، امکان ازدواج مجدد دارند؟

در مقابل، گروهی از فعالان حقوق زنان، نویسندگان و تحلیلگران اجتماعی، اقدام شرافت پروانی را به‌عنوان نمونه‌ای از بی‌عدالتی ساختاری در جامعه‌ی افغانستان دانسته‌اند. آنان بر این باورند که چنین رفتارهایی نتیجه‌ی فرهنگی است که مردان را دارای حقوقی بیشتر از زنان می‌داند و حقوق زنان را نادیده می‌گیرد.

یعقوب یسنا، نویسنده و استاد دانشگاه، این مسئله را از زاویه‌ای دیگر مطرح کرده است: «تو نمی‌توانی در دوری از زنت بر خود نظارت داشته باشی، چگونه توقع داری زنت این تحمل و نظارت را داشته باشد؟»

بحثی که این گروه مطرح می‌کنند، فراتر از ازدواج دوم یک فرد است. آنها به ساختاری اشاره می‌کنند که در آن، زنان باید سال‌ها دور از همسرشان زندگی کنند، اما مردان در شرایط مشابه، به ازدواج مجدد متوسل می‌شوند. در حالی که برای مردان، راه‌حل‌هایی مانند چندهمسری یا ازدواج موقت وجود دارد، زنان اغلب مجبور به پذیرش شرایط یا طلاق هستند.

بتول حیدری، استاد دانشگاه ، پرسش اساسی را مطرح می‌کند: «اگر زنی به دلایلی از شوهرش فرسخ‌ها فاصله داشته باشد و در عین حال نیاز جنسی داشته باشد، چه باید بکند؟»

وی تأکید می‌کند که اسلام راه‌حلی برای مردان در این شرایط در نظر گرفته، اما برای زنان چه راه حلی دارد. این پرسش خانم حیدری نیز، به یک گفتمان کوچک تبدیل شد و برخی آن‌را «سوال مردافگن» قلم‌داد کردند. 

این بحث، تنها به ابعاد دینی و جنسیتی محدود نمی‌شود، بلکه چالش‌هایی را نیز در زمینه‌ی قوانین مدرن و جامعه‌شناسی تطبیقی به همراه دارد.

ستار سعیدی، یک کاربر دیگر، به جنبه قانونی این مساله اشاره کرده و نوشته است: «این مرد (پروانی) به کشوری رفته که چندهمسری در قانون آن جایی ندارد. بنابراین نمی‌تواند زن اول خود را به امریکا ببرد. آن‌ها باید در همان افغانستان بمانند و این مرد، فقط نفقه آن‌ها را بدهد». 

صدای خوب، بازتاب دهنده‌ی دانش هنری نیست

در این میان، عده‌ای کاربران به اهمیت «تفکیک میان دانش هنری و صدای خوب» تاکید کردند. به‌باور آنان، «این آوازخوان» از نظر صدا و ژست هنری می‌تواند مخاطبان عامه‌پسند را جذب کند و دارای طرفداران زیادی است، اما از نظر «کرکتر و دانش هنری» صاحب صلاحیت نیست و نمی‌توان توقع یک انسان با فهم حقوق بشری را از او داشت. 

شهربانو سادات، فیلم‌ساز افغانستانی، در واکنش به این موضوع نوشته است: «توقع دارید کسی که صدای خوبی دارد، آگاه هم باشد؟ شرافت منطقش را از جامعه‌ی مردسالار افغانستان آموخته و از مکتب ‘حق مرد بر همه چیز’ نمره اول فارغ شده است. او هرگز لحظه‌ای به حقوق زن فکر نکرده، چون هرگز مسئله‌اش نبوده است». 

واقعیت این است که چندهمسری در بسیاری از کشورهای اسلامی، از جمله ترکیه، محدود شده یا به‌کلی غیرقانونی است. در ایالات متحده نیز، این اقدام غیرقانونی محسوب می‌شود، که این پرسش را ایجاد می‌کند: ازدواج دوم شرافت پروانی از نظر حقوقی چه وضعیتی دارد؟

همچنین، جوامع غربی که آقای پروانی در آن زندگی می‌کند، روابط زناشویی را تنها در چارچوب ازدواج تعریف نمی‌کند. در کشورهای غربی، روابط خارج از ازدواج امری رایج و پذیرفته‌شده است، در حالی که در افغانستان و بسیاری از کشورهای اسلامی، این موضوع در چارچوب «شریعت اسلامی» امکان‌پذیر است و خارج از آن تابو محسوب می‌شود. اما پرسش این است که در چنین فضایی، چگونه می‌توان میان احکام سنتی و واقعیت‌های اجتماعی امروز تعادل برقرار کرد؟

واکنش‌ها به ازدواج دوم شرافت پروانی نشان داد که این موضوع فراتر از زندگی شخصی اوست و در واقع، نمایانگر جدالی عمیق‌تر میان دو بنیان فکری متفاوت در افغانستان وجود دارد. 

از یک‌سو، گروهی بر حفظ احکام اسلامی و سنت‌های دینی تأکید دارند و ازدواج دوم او را مشروع و قابل‌قبول می‌دانند. از سوی دیگر، گروهی بر حقوق برابر زن و مرد، تغییر قوانین سنتی و انطباق آن‌ها با شرایط دنیای مدرن تأکید می‌کنند.

به‌نظر می‌رسد که این بحث، پرسش‌ مهمی را که «چگونه می‌توان میان باورهای دینی و ارزش‌های مدرن تعادل ایجاد کرد» خلق می‌کند. 

پرونده‌ی شرافت پروانی، اگرچه ممکن است پس از مدتی از فضای رسانه‌ای خارج شود، اما مقابله‌ی سنت و تجدد میان کاربران رسانه‌های اجتماعی افغانستان، همچنان پابرجا خواهد بود. 

مطالب مرتبط

ترک پاسخ به دیدگاه

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید

نوشته های دیگر

آخرین نظریات شما