در عصر شبکههای اجتماعی، شاهد ظهور بسیاری از چهرههای نوپا در عرصه طنز و هنر هستیم که گاهی به شکلی ناخواسته مرز بین خنده، تمسخر و نقد اجتماعی را در هم میشکنند. یکی از این موارد، واکنش یکی از کمیدینهای آماتور افغانستانی به یک ویدیوی جنجالی است که پیشتر در شبکههای اجتماعی منتشر شده بود. در آن ویدیو، صحنهای نشان داده میشد که یک مرد میانسال در حال عمل جنسی با دختری جوان و معصوم بود؛ صحنهای که همواره سوالهای اخلاقی و اجتماعی را برمیانگیخت و انگیزه اصلی تمکین این دختر برای آن مرد، هنوز مبهم باقی مانده است. چندی پس از انتشار آن ویدیو، سیر متین، کمدین آماتور کشور که در عرصه طنز و شوخیهای اجتماعی فعالیت میکند؛ دست بهتولید یک ویدیو مشابه در قالب یک پارچه کمدی زد که باعث انتقادهای تند از سوی کاربران و میکروسلبریتیها شد.
سیر متین با انتشار ویدیویی در همان محتوای جنسی در داخل موتری نوع فیلدر، تلاش کرد که آن صحنه را نقد کند و بهچالش بکشد. او در واقع بهصورت آگاهانه این جریان یک دقیقهای را بازنمایی کرد، اما دیری نگذشت که واکنشهای منفی و جدی از پی آن ویدیو کلیپ، از سوی کاربران دریافت کرد. بعضی میکروسلبریتیها او را دشنام دادند، برخی این کار او را تکرار و ترویج «ابتذال شر» دانستند و شماری هم نشانهی بیخردی و نبود خرد انتقادی او دانستند.
به نظر میرسد که این کمیدین آماتور با الفبای طنز و انتقاد حرفهای چندان بلدیت ندارد و از اخلاق هنری هم بهطور جدی سر در نمیآورد. او در تولید برنامههای خود بیشتر به دنبال جلب توجه و دیده شدن است تا ارائه نقد سازنده و هنری. به همین دلیل، مرز میان طنز و تمسخر در کارهای او اغلب مبهم بوده و باعث واکنشهای انتقادی از سوی مخاطبان شده است.
برخی معتقدند این عملکرد سه دلیل عمده دارد. نخست، سیر متین که پیش از این در برنامههای طنزی تلویزیون طلوع فعالیت داشت، هرگز موفق به تولید طنزی انتقادی بهمعنای واقعی نشده است و هنوز نتوانسته است مرز میان خنده و تمسخر را به درستی تشخیص دهد؛ او در واقع در عرصهای قدم نهاده که نقد سازندهای از مسائل اجتماعی به جای لذت صرف از طنز ارائه میدهد. دوم، تلاش بیوقفه او برای دیده شدن در عصر شبکههای اجتماعی، او را به سمت انتخاب موضوعاتی کشانده که گاهی مرز رسوایی را میشکافند؛ در دنیایی که همه افراد در پی جلب توجه هستند، تلاش برای دیده شدن به هر قیمتی، حتی اگر منجر به انتشار صحنههای جنجالی شود، میتواند به پیامدهای مخربی منجر شود. سوم، در پس این رویکرد، یک رابطه میان جنسیت و شهرت نهفته است؛ استفاده از جنبههای جنسی به عنوان ابزاری برای کسب شهرت، هرچند ممکن است در کوتاهمدت توجه مخاطبان را جلب کند، اما از دیدگاه اخلاقی و اجتماعی به شدت قابل انتقاد است و فضایی برای تحمیل مفاهیم ناپسند ایجاد میکند.
این پدیده همچنین بازتابدهندهی مشکلات عمیقتری است که در جامعه افغانستان وجود دارد؛ جامعهای که از دیرباز با تقسیمات قومی و فرهنگی مواجه بوده و دولتهای مرکزی آن نتوانستهاند به شکلی فراگیر این تنوع را مدیریت کنند. در چنین فضایی، تولید محتوا و ارائه نقدهای فرهنگی باید از درک عمیقی از ارزشهای اجتماعی و اخلاقی برخوردار باشد، اما شاهد آن هستیم که برخی از فعالان فرهنگی، به ویژه در عرصه طنز، به دلیل تلاش برای دیده شدن و کسب شهرت، به انتخاب مسیرهای تحریکآمیز و حتی رسواکننده روی میآورند.
تلاش برای جلب توجه در فضای دیجیتال و رقابت شدید میان فعالان فرهنگی، اغلب باعث میشود تا ارزشهای هنری و فرهنگی در اولویتهای تولید محتوا کاهش یابد. اگرچه استفاده از عناصر جنسی و تحریکآمیز ممکن است در کوتاهمدت به شهرت منجر شود، اما در بلندمدت چنین رویکردهایی میتواند به تضعیف ارزشهای فرهنگی و افزایش سطح ابتذال بیانجامد. این موضوع نه تنها پیامدهای منفی برای هنرمندان دارد، بلکه جامعه را نیز به سمتی سوق میدهد که در آن نقد سازنده و آگاهیبخشی از جایگاه خود بیبهره میماند.
در چنین شرایطی، لزوم بازنگری در ارزشها و مرزهای تولید محتوا بیش از پیش احساس میشود. هنرمندان و فعالان فرهنگی باید به جای تلاش برای جلب توجه با استفاده از موضوعات جنجالی، به سمت ارائه نقدهای معنادار و سازنده حرکت کنند تا بتوانند به بهبود وضعیت فرهنگی و اجتماعی کشور کمک نمایند. این امر مستلزم درک عمیق از مسئولیتهای اخلاقی، شناخت صحیح از مسائل اجتماعی و ایجاد فضایی برای گفتوگوی سازنده در میان مخاطبان است.
کریم ارجمند- رسانه پلسرخ