بعد از انقلاب نیپال که ریشه در سخنرانی یک نوجوان شجاع داشت، اصطلاح نسل Z بیشتر از پیش بر سر زبانها قرار گرفت. نسل Z که به آن «زومرها» یا «نسل اینترنت» نیز گفته میشود، افرادی اند که از اواسط دهه نود میلادی تا 2012 به دنیا آمده اند. تخمین زده میشود که مسنترین اعضای نسل Z تقریباً به ۳۰ سالگی نزدیک شدهاند و جوانترین آنها کمی بیش از ۱۰ سال دارند. در کشور ما، میتوان متولدین پس از دهه هشتاد را «نسل دیجیتال» صدا زد. بههر روی، «گروهی از افراد که در بازهی زمانی مشخصی متولد شده و در جریان زمان و رویدادهای زندگی تجربیات مشترکی را پشت سر میگذارند» بهعنوان نسل تعریف میشود.
اکثر این افراد بهطور عمومی بهعنوان «نسل دو هزارها» (2000s) شناخته میشوند و این ویژگی آنها را به نسلی منحصربهفرد با رفتارها و نگرشهایی متمایز نسبت به نسل X و Y تبدیل کرده است. آنها نسلی هستند که در میانهی دیجیتالیشدن و فناوریهای نوظهور مانند هوش مصنوعی (AI)، رباتیک و غیره متولد شدهاند. این امر باعث شده است که آنها تنوع را ارزشمند بدانند، در جستجوی هویتهای منحصر به فرد خود باشند و تجربیاتشان هماکنون تحت تأثیر فناوریهای انقلاب صنعتی چهارم (4IR)، ابزارهای دیجیتال و رسانههای اجتماعی شکل گیرد.
طبق بعضی تحقیقات، این گروه بهتدریج وارد بازار کار میشوند و در حال حاضر بین ۲۰ تا ۲۵٪ نیروی کار جهان را تشکیل میدهند. این رقم قابل توجه است و نشان میدهد که آنها بخشی از سرمایه انسانی محسوب میشوند.
برخی مطالعات نشان میدهند که اکثر اعضای نسل Z بومی دیجیتال هستند. آنها همزمان با انقلاب فناوری ظهور کردند و به همین دلیل، بهعنوان افراد ماهر در فناوری شناخته میشوند. در نتیجه، آنها بهطور روان و راحت از فناوریهای نوظهور برای جستجو و انتقال اطلاعات استفاده میکنند و به راحتی با محیطهای مبتنی بر فناوری سازگار میشوند. بنابراین، ضروری است که رهبران مهارتهای استفاده از این فناوریهای نوین را کسب کنند تا بتوانند با نیروی کار نسل Z بهطور مؤثر ارتباط برقرار کرده و تعامل داشته باشند.
این درحالی است که شماری از محققان هنوز به این مساله باور ندارند و معتقد اند که رفتار و انتظارات این نسل به زمینه اجتماعی و فرهنگی که آنها زندگی میکنند، بستگی دارد. هدف متفکرین که در این حوزه هنوز محتاط هستند، این است که این امر ناشی از ارزشها و هنجارهای است که در کشورها یا محیطهای خاص حاکم میباشد. برای مثال، آنچه از نسل Z در ایران و ترکیه در زمینه رهبری، فعالیتهای اجتماعی و سیاسی انتظار میرود، ممکن است با آنچه از نسل Z در اروپا یا آمریکا انتظار داریم، متفاوت باشد. از این رو، عمومیت دادن این موضوع نسبتا دشوار بهنظر میرسد.
به عبارت دیگر با اینکه مهمترین وجهه مشترک نسل Z در همه جهان، تاثیرپذیری و رابطه تنگاتنگ آنان با اینترنت و فناوریهای نوین است، اما نمیتوان انتظار تاثیرگذاری یکسان و مشابه را از نسلهای Z کشورهای مختلف جهان داشت؛ چرا که نسلها بهطور کلی با زمینه تاریخی مشترک، محیط فناوریای که در آن زندگی میکنند، و رویدادهای اجتماعی-سیاسی که وضعیت ذهنی و سبک زندگی آنها را شکل میدهد، شناخته میشوند.
در برخی از کشورها، نسل Z هنوز تحت تاثیر نسل Y هستند. نسل هزاره یا Y (متولد حدود ۱۹۸۱–۱۹۹۶) در عصر دیجیتال و انفجار فناوری بزرگ شدهاند، اما کودکی سنتی را تجربه کردهاند، که باعث شده دیدگاه دوگانه نسبت به سنت و مدرنیسم داشته باشند. آنها به شبکهسازی، انعطافپذیری و زندگی در لحظه علاقهمندند و تمایل دارند روابط چندفرهنگی خود را با استفاده از رسانههای اجتماعی ادامه دهند.
در مقابل، نسل Z (متولد حدود ۱۹۹۷–۲۰۱۲) بهعنوان بومیان دیجیتال شناخته میشوند زیرا هرگز دوران غیر دیجیتال را تجربه نکرده و از نبود اینترنت، گوشی هوشمند و اتصال مداوم بیبهره نبودهاند . آنها وابستگی زیادی به فناوری در زمینههای ارتباطات، سرگرمی و آموزش دارند و عمدتاً استقلال، شمولگرایی و دسترسی سریع به اطلاعات را ترجیح میدهند.
نسل Z گرایش بیشتری به نقشهای جنسیتی برابر نسبت به نسل Y دارد، که این امر به دلیل بهبود آموزش زنان و نقش بحثهای آنلاین در برابری جنسیتی است. تفاوتها در انتظارات محیط کار، باورهای سیاسی و سبک زندگی نیز دیده میشود. نسل Z معمولاً بر خودشکوفایی و انعطافپذیری تمرکز دارد، در حالی که نسل Y بیشتر به ثبات در محیط کار و مسیر پیشرفت شغلی اهمیت میدهد. با این حال، در زمینه تغییرات اجتماعی، تفاوت بین نسلها ممکن است چندان چشمگیر نباشد، زیرا هر دو نسل ممکن است برخی اصلاحات پیشرو را بپذیرند بدون آنکه جنبههایی از هویت جمعگرایانه خود را از دست دهند.
حال مساله اصلی این است که نسل Z در افغانستان چه جایگاهی دارد و تا چه حد توانسته است که خود را با نسلهای Z دیگر کشورهای جهان همسو کند. قبل از همه باید به این مساله اذعان کنیم که ارزشهای سنتی افغانستان معمولاً بر جمعگرایی، قبیلهسالاری، ساختار خانوادگی مردسالار، و نقشهای جنسیتی سختگیرانه تمرکز دارد. در حالی که ارزشهای سنتی کشورهای دیگر ممکن است نزدیک به این ارزشها باشد، اما بههیچ وجه نمیتواند شبیه آن باشد.
از سوی دیگر نسل Z افغانستان یعنی متولدین ۱۹۹۷–۲۰۱۲ در دورهی خاص از تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در کشور شکل گرفته و رشد کرده است. زمینه اجتماعی و سیاسی این نسل با نسلهای Z از چندین لحاظ قابل مقایسه نیست و متفاوت است. این نسل با بحرانهای طولانی در نتیجه جنگ، مهاجرت، محدودیتهای آموزشی، فساد در دستگاه دولت و ناامنی بزرگ شده اند و بدون شک در مقایسه با نسلهای پیشین، دیدگاههای متفاوت نسبت به جهان پیرامون شان دارند.
بهطور مشخص، تفاوت نسل Z افغانستان با نسلهای Z دیگر کشورها را در چند مورد میتوان مشخص کرد؛ از آنجمله به خانواده، میزان دسترسی به اطلاعات، نقش جنسیتی، فضای اجتماعی و فرهنگی و میکروسلبریتیها میتوان اشاره نمود.
خانواده: در سایر کشورهای جهان، نسل Z کمتر تحت تاثیر خانواده هستند؛ این در حالی است که در افغانستان خانوادهها بهحیث نهاد اصلی مدیریت هنجارها و ارزشهای فرهنگی و مذهبی نقش بازی میکنند و بدون شک این نسل هنوز متاثر از این مساله میباشند. اصول حاکم عمومی در فضای خانوادگی افغانستان مبتنی بر «سنت افغانی» است که با ارزشهای مدرن جهانی بسیار فرق دارد.
دسترسی به اطلاعات: میزان دسترسی نسل Z افغانستان به اطلاعات در تناسب با کشورهای دیگر جهان خیلی پایین بوده است. فقر اقتصادی و اطلاعاتی خانوادهها، نبود زیرساختهای اینترنتی باعث شد که این نسل نتوانند بهخوبی به اینترنت دسترسی پیدا کنند. به نظر نویسنده این امر باعث شد که این نسل بین سنت و مدرنیته در نوسان باشند و برخی از ارزشهای سنتی و جمعگرایانه در محیط و خانواده را در کنار ارزشهای جدید جهانی تجربه کنند. اگرچه نسل Z افغانستان در شهرهای بزرگ و میان گروههای تحصیلکرده از فناوری برای دسترسی به اطلاعات، شبکهسازی و آگاهی اجتماعی استفاده کرده اند، اما در اطراف و دهکدهها، این نسل همچنان به روشهای سنتی اجتماعی و فرهنگی محدود است.
نقش جنسیتی: با اینکه تاحدودی تعادل و برابری در رفتار جنسیتی میان نسل Z افغانستان دیده میشود، اما با سقوط نظام جمهوریت و تغییر رژیم، این نسل با محدودیتهای اجتماعی و مذهبی مواجه شده است. آنها در حال حاضر توانایی تحقق این برابری را ندارند و در واقع در تضاد میان خواستههای فردی که از جهان اینترنت به دست آورده اند و خواستههای اجتماعی که از سوی ایدئولوژی حاکم بازتولید میشود، بهسر میبرند.
سلبریتیهای قومی و مذهبی: فضای شبکههای اجتماعی و اینرنتی افغانستان را عدهای از میکروسلبریتیهای قومگرا و تندرو مذهبی پر کرده است. کسانیکه از طریق هتک حرمت به اقوام، افراد و چهرههای اجتماعی و فرهنگی افغانستان در صدد کسب درآمد و شهرت هستند، بهنحوی نسل Z افغانستان را متاثر کرده اند. آنها که عمدتا از نسل Y هستند، دارای عقدههای تاریخی قومی و مذهبی میباشند و به مسایل و مناسبات افغانستان از منظرهای خاص ایدئولوژیهای قومی میبینند.
جمعبندی
نسل Z افغانستان هنوز در کشاکش سنت و مدرنیته بهسر میبرند. به عبارتی، نسل Z افغانستان نسلی در تقاطع سنت و مدرنیته است که هم با ارزشها و هنجارهای محافظهکارانه خانواده و جامعه درگیر است و هم تحت تأثیر محدود اما تاثیرگذار رسانههای دیجیتال و تجربیات جهانی قرار دارد. پتانسیل تغییر و نوآوری در این نسل وجود دارد، اما تحقق آن به شدت وابسته به فضای اجتماعی، سیاسی و دسترسی به منابع آموزشی و فناوری است. نسل Z افغانستان میتواند زمینهساز تغییرات فرهنگی و اجتماعی باشد، اما این مسیر با محدودیتهای عمیق و فشارهای بیرونی همراه است. آنها هنوز نتوانسته اند بهطور کلی به استقلال فکری برسند؛ چرا که تحت تاثیر محیط اجتماعی و خانوادگی، محدودیتهای دیجیتال و نقش منفی میکروسلبریتیهای قومی هنوز میان خواستههای شخصی و عوامل محیطی در رفت و برگشت هستند. بهنظر نگارنده، آنچه که نسل Z نیپال به ارمغان آوردند، میتواند یک الگوی مثبت و ثمربخش برای این نسل در افغانستان باشد؛ اما تحقق آن با توجه به شرایط فعلی و عوامل که در بالا ذکر شد، بسیار دشوار بهنظر میرسد.