صفحه اصلیفرهنگ و هنرکتابآنچه بر یک رود می‌گذرد 

آنچه بر یک رود می‌گذرد 

کتاب «آنچه بر یک رود می‌گذرد»، نوشته سید مهدی منادی، دیپلمات پیشین افغانستانی و استاد دانشگاه در پاریس است که نویسنده در این اثر، از مهاجرت، هویت و جستجوی خویشتن روایت خواندنی ارایه کرده است. 

این اثر که در ژانر «زندگی‌نامه» نگاشته شده است، مخاطب را به‌سفر درونی و بیرونی میان بحران‌های فردی، تحولات اجتماعی و تجربه‌های مهاجرت می‌برد. این اثر، نه فقط داستان زندگی یک فرد، بلکه روایتی از سرگشتگی، رشد و کشف هویت در دنیای بی‌قرار امروز است. نویسنده، از دل تجربه‌های تلخ و امیدبخش، پلی میان گذشته و حال می‌سازد و به ما یادآوری می‌کند که زندگی چیزی جز رودخانه‌ای پرتلاطم نیست که هر موج آن، هویتی تازه می‌آفریند.

مراسم رونمایی از این اثر در ۷ فبروری ۲۰۲۵ در خانه کامبوج پاریس با حضور فرهنگیان، پژوهشگران و نویسندگان افغانستان در تبعید برگزار شد. 

مراسم با نوای رباب آغاز شد و سخنرانان از تأثیرگذاری کتاب بر مخاطب سخن گفتند و نویسنده نیز از انگیزه خود برای نگارش این اثر، چالش‌های مسیر و اهمیت روایت‌های شخصی در شکل‌گیری حافظه تاریخی سخن به میان آورد.

این کتاب در چهار فصل اصلی روندی تکاملی اش‌را طی کرده است؛ از «تولد ناخواسته» تا «مهاجرت‌های چندباره»، از تمنای تحصیل تا نقش سیاست در سرنوشت فردی. ساختار روایی اثر همچون جریانی مواج است که میان خاطره، تحلیل و فلسفه در حرکت است. نویسنده، نگاهی چندلایه به مفاهیمی چون هویت ملی، بی‌عدالتی، وابستگی، تبعید و مرگ دارد و از خلال این موضوعات، پرسش‌هایی اساسی را مطرح می‌کند: آیا هویت، زاده جغرافیاست یا تجربه؟ آیا وطن، سرزمینی بیرونی است یا احساسی درونی؟ و آیا مهاجرت، رهایی است یا آغاز نوعی دیگر از اسارت؟

در بخشی از کتاب چنین می‌نویسد:«این اثر، هدیه‌ی چهل‌سالگی به خودم است. بر مرزها و جریان‌های آن، فراز و فرودهای زندگی و چگونگی زیستن در میان‌ آن‌ها چشم دوخته‌ام. در لابه‌لای این رود، تجربه‌های زندگی، آموخته‌ها و یافته‌های خویش را در آینه‌ی کلماتم به تصویر کشیده‌ام. در این اوراق، احوالاتی را نگاشته‌ام که اما و اگرهای زندگی را به چالش می‌کشند. همه‌ی انسان‌ها در مسیر حیات، در برهه‌هایی از زمان، با چالش‌های بنیادین مواجه می‌شوند. مسیر عبور من از سیاست و اجتماع گذشته است و مسیری که از آن آمده‌ام، رودخانه‌ای با بستر ناملایم و پرپیچ‌وخم بوده است. اما آنچه اهمیت دارد، نه شدت جریان، بلکه رفتن، جاری شدن و عبور است.در حقیقت، هر زندگی، یک تاریخ است». 

در متن کتاب، جملاتی نهفته‌اند که همچون تکه‌های فلسفی، تصویری از نگاه نویسنده به زندگی را می‌سازند. او می‌نویسد: «وطن همین جسم من است؛ به بیان دیگر، تن من، وطن من است.» در این جمله، تعریف کلاسیک وطن به چالش کشیده می‌شود و مرزهای هویتی از جغرافیا فراتر می‌روند. در جای دیگر، می‌خوانیم: «مهاجرت برای من مترادف با تغییر است.» تغییری که نه فقط در مکان، بلکه در ذهن و روح اتفاق می‌افتد.

یکی از شرکت‌کنندگان مراسم رونمایی می‌گوید: «این اثر ترکیبی از اتوبیوگرافی و خاطره‌نویسی است که در عین روایت شخصی، رنگ و بویی از تاریخ جمعی دارد».

اثر گویایی این نکته است که نویسنده از بحران خانوادگی و چالش‌های تحصیلی تا ناپایداری سیاسی و مهاجرت‌های پیاپی، همواره در جست‌وجوی مفهومی تازه از خویشتن بوده است. این جست‌وجو، نه در قالب شکایت از سرنوشت، بلکه به‌عنوان سفری درونی به تصویر کشیده می‌شود؛ سفری که در آن، فقدان‌ها و سختی‌ها، زمینه‌ای برای رشد و بالندگی فراهم می‌کنند.

به‌نظر می‌رسد «آنچه بر یک رود می‌گذرد» فقط یک سرگذشت فردی نیست، بلکه آینه‌ای است که دغدغه‌های یک نسل را بازتاب می‌دهد؛ نسلی که در کشاکش مرزها، سیاست‌ها و تغییرات فرهنگی، به دنبال معنای زندگی و هویت خود است.

مطالب مرتبط

نوشته های دیگر

آخرین نظریات شما