رد پای درخت؛ روایت شاعرانه از زنانگی و دغدغه‌های اجتماعی

0
452

فریبا: ماستر مطالعات زنان

لیلی غزل، شاعر مهاجر افغانستانی، در مجموعه شعر تازه‌ی خود با عنوان «ردِ پای درخت» تصویری صمیمی و عاطفی از عشق، ایثار و هویت زنانه ترسیم کرده است. این کتاب که به‌زودی در دسترس علاقمندان و مخاطبان قرار خواهد گرفت، توسط انتشارات برگ منتشر شده است.

این دفتر شعر با شمارگان یک‌هزار نسخه، ۱۲۹ صفحه و در قطع رقعی توسط ژکفر حسینی برگ‌آرایی شده است. ناشر در معرفی این مجموعه، آن را «آیینه‌ای شفاف از جامعه و زمانه‌ی ما» توصیف کرده که در آن، عشق، امید و مسائل اجتماعی با زبانی صریح و شاعرانه بیان شده‌اند.

شاعر «رد پای درخت» را به تمام زنانی هدیه کرده است که به گفته‌ی او، در میان «اشک و خون، در هیاهوی درد و امید، بی‌منت عشق ورزیده‌اند.»

نگاه شاعرانه به عشق و دغدغه‌های اجتماعی

مضامین این مجموعه از عشق و امید گرفته تا رنج و ایثار را در برمی‌گیرد. لیلی غزل در اشعار خود تلاش کرده تصویر واقعی از احساسات انسانی و اجتماع پیرامون خود ارائه دهد. او با استفاده از زبان ساده اما تأثیرگذار، احساسات زنانه را در بستر تجربه‌های اجتماعی بیان می‌کند.

انتشارات برگ در توضیح این اثر نوشته است:«شعرهای ردِ پای درخت با زبانی ساده و ژرف، دغدغه‌های زنانه، عشق، زندگی روزمره و امید را به تصویر می‌کشند. این مجموعه آیینه‌ای شفاف از جامعه و زمانه‌ی ماست که با صداقت و وضوح به مسائل اجتماعی می‌نگرد.»

در این مجموعه، اشعاری به‌نظر ‌می‌رسند که گویای وضعیت درونی و اجتماعی شاعر‌ اند:

«چون آبِ روی تابه نداری دمی قرار

افتاده‌ای چو اشکِ غم از چشمِ روزگار»

«تا در سکوتِ پی‌همِ خود گور می‌شوی

آیینه‌ی شکسته و بی‌نور می‌شوی»

«رسیده خنجر عشقت به استخوان، دیگر

گذشته کار من از کار، بی‌گمان، دیگر»

«ردِ پای درخت» فراتر از یک مجموعه شعر عاشقانه، تلاشی برای بیان هویت زنانه، دردهای اجتماعی و امیدهای نهفته در دل یک شاعر مهاجر است. به‌نظر می‌رسد لیلی غزل در این کتاب، احساسات و تجربه‌های زیسته‌اش را در قالب تصاویر شاعرانه و صادقانه روایت می‌کند و تلاش دارد از طریق شعر، با مخاطبان خود ارتباطی احساسی و فکری برقرار کند.

Visited ۶ times, ۱ visit(s) today