نقش زبان در روابط بین‌الملل

0
338

سید برهان الطافی، استاد دانشگاه و دانشجوی دکتری روابط بین­الملل

اکثریت تأمین خواسته­‌ها و مطالبات­ انسانی به‌وسیله‌ی زبان انجام می­شود و ارتباطات، انتقال افکار و تجربه­‌ها نیز با این ابزار ارتباطی امکان‌پذیر می­شود. امروزه در بحث «هستی شناسی و معرفت شناسی» که جز مباحث فرانظری در روابط بین الملل به‌حساب می‌آید، ساختارها و نهادها غیر قابل تغییر فرض نمی­‌شوند و به نقش مهم کارگزار بر ساختارها و نهادها در سطوح ملی و بین­المللی تأکید می­شود. منظور از «کارگزار» شخصیت‌های حقیقی است که در عرصه‌ی بین‌المللی، ایفای نقش می‌کنند و حین انجام وظایف از ابزارهای گوناگون که یکی از آن‌ ابزارها زبان است، مستفید می‌شوند.

اساساً برحسب نظریه‌ی سازه‌­انگاری در روابط بین‌الملل، به اهمیت بعد معنایی و زبانی ساختارهای اجتماعی و بین‌المللی خیلی تأکید شده است. متفکران چون مارتین وایت، هربرت باترفیلد و الکساندر ونت  که در این حوزه صاحب صلاحیت هستند، باور دارند «هیچ کنش و عمل انسانی مهم­تر از زبان و گفتمان» نیست و به اعتقاد آن­ها بهترین ملاک برای فهم و تحلیل کنشگران روابط بین‌الملل «زبان و گفتمان» است. با این وصف، به‌مهم‌ترین نقش‌ها و اهمیت‌های کاربردی و موثر زبان در صحنه‌ی بین‌المللی می‌پردازیم:

اهمیت ارتباطی و تفاهمی زبان 

زبان اولین و مهم‌ترین وسیله ارتباطی در روابط بین‌الملل به شمار می­رود. مذاکرات دیپلماتیک، تنظیم قراردادها بین‌المللی، حل اختلافات مرزی و آبی، حمایت و ترویج ارزش­های حقوق بشری و… در سطوح ملی و بین‌المللی توسط زبان بازنمایی می‌شود. نماینده­‌های ملت­ها در میز مشترک روابط بین‌الملل، چالش­ها و فرصت­های بشریت را شناسایی و برای معضلات راه­­حل پیش­بینی می‌کنند و از فرصت­های مشترک بهره می­گیرند.

زبان اهمیت مهمتری انتقال پیام­ها، مقاصد و افکار را در روابط بین‌الملل دارد. زیرا نبود زبان و فهم مشترک می­تواند به سوءتفاهم­ها و مشکلات جدی در روابط بین­الملل منجر شود. مثلاً معاهده‌ی مرزی دیورند میان دولت وقت افغانستان و حکومت هند برتانیایی منعقد شده­بود، با توجه به عدم تسلط نماینده افغانستان بر زبان بین‌المللی، آن معاهده از شفافیت و دقت لازم برخودار نمی­باشد. زیرا مباحث حل اختلافات، استقلال طلبی مردم منطقه‌های تجزیه طلب، ایجاد کشور جدید در نقطه مرزی و تأمین منافع برد-برد دولت­های طرف معاهده در آن لحاظ نشده­است.

اهمیت زبان در تسهیل و پیشبرد موفقانه­ی مذاکرات

زبان ابراز اصلی در مذاکرات است و نقش بسیار مهمی در تسهیل و پیشبرد آن دارد، زیرا ابزار اصلی برای تامین اهداف نماینده‌های دولت­ها و هیئت دیپلماتیک در نظام بین‌الملل تلقی می­شود. در هنگام مذاکره، ارتباط شفاف و موثر با استفاده از زبان مناسب می­تواند موانع را از میان بردارد، سوءبرداشت­ها را کاهش دهد و به رسیدن به توافقات سازنده کمک کند. امروز در مذاکرت بین‌المللی دو جانبه و چندجانبه، انتخاب زبان مشترک و درک دقیق مفاهیم و اصطلاحات می­تواند به عنوان عامل کلیدی برای موفقیت در مذاکره عمل کند. فرآیند تسهیل و پیشبرد موفقانه‌ی مذاکرات؛ انتقال دقیق اطلاعات، دیدگاه‌ها و نظرات طرف­های مذاکره کننده، ایجاد اعتماد و همفکری متقابل میان نماینده‌های دولت‌ها، حرمت به تفاوت‌های فرهنگی ملت­ها، تسلط بر مهارت­های مذاکراتی یا حرفه‌ای بودن در شیوه مذاکرات، ارتباط غیر کلامی در هنگام گفتگوهای چهره به چهره، پیشگیری از درگیری­‌های کلامی در حین صحبت­ها و گفتگوها، توانایی در مدیریت گفتگوهای احساسی و پیچیده در فرآیند پیشبرد موفقانه مذاکرات بسیار مهم و تأثیرگذار است. اگر مذاکره کننده بتواند از آغاز تا پایان مذاکرات بر وضعیت مسلط باشد و به صورت هوشمندانه فشارهای روانی ناشی از واژگان احساسی، تحریکی، تهدیدی و فریبنده حریف دیپلماتیک را مدیریت کند و در این حالت در فرآیند مذاکرات موفق بوده­است.   

اهمیت زبان در کاهش سوتفاهم­ها

بسیاری از سوبرداشت­ها به دلیل نادرست فهمیدن یا انتقال نادرست کلمات و پیام‌ها رخ می‌دهند. در گفتگوها هرچه شفافیت و دقت لازم در واژگان رعایت گردد، به همان نسبت امکان شکل­گیری و بروز سوءتفاهم­ها کمتر خواهد شد. دقت در انتخاب کلمات موجب می­گردد که سوءتفاهم­‌ها کاهش پیدا کند. در مذاکرات بین­المللی با توجه به اهمیت آن ایجاب می­کند که مذاکره کنندگان در انتخاب واژگان دقت لازم را داشته باشند، تا سبب سوءبرداشت‌­ها نشود. آنها در گزینش کلمات تلاش کنند از واژه­های که دارای چندین معنی است استفاده نکنند و از کلمات دارای معنی روشن و مناسب بهره گیرند. در کنار انتخاب واژگان مناسب، استفاده از زبان بدن و تن صدا نیز بخش مهمی از فرآیند ارتباطات بوده و رعایت آن در فرآیند گفتگوها بسیار مهم است. برخی اوقات عدم توجه به زبان بدن موجب شکل­گیری سوءتفاهم‌­­ها می­شود و آگاهی از اثرات و پیامد­های زبان بدن می­تواند به کاهش سوتفاهم‌­ها کمک کند. باید اضافه کنم که موضوعات فوق زمانی به‌خوبی تحقق می‌یابد که نماینده‌های دیپلماتیک کشورها باید دارای سواد و دانش در عرصه‌ی زبان و مذاکره باشند.

‌اهمیت زبان به عنوان ابزار صلح­‌سازی

در تمامی تحولات سیاسی و حقوقی، زبان به عنوان یک وسیله‌ی قدرتمند در ایجاد صلح و هم­زیستی مسالمت‌­آمیز در نظام بین‌الملل عمل کرده است. در حوزه دیپلماسی و فرآیندهای صلح، دولت­ها و سازمان­های بین‌المللی از زبان به عنوان ابزاری برای انتقال پیام­های سیاسی و استراتژیک استفاده می­کنند. انتخاب واژگان در تدوین قوانین و اعلامیه‌های بین‌المللی دولت­ها و سازمان­های بین‌المللی بر تصمیمات متقابل در ایجاد صلح و شکل­گیری منازعه اثر مستقیم دارند. در روند صلح و منازعات در روابط بین‌الملل، دولت ـ ملت­ها و سازمان­های بین‌المللی با استفاده از قدرت زبان و کلمات می‌توانند موجب تحکیم صلح شوند و یا اینکه بر تداوم جنگ و ادامه خشونت ادامه دهند. انتخاب وضعیت صلح­آمیز یا تداوم منازعه بستگی به اراده‌ی سیاسی و استراتژیک سیاست‌­گذاران دولت­ها و بازتاب آن به وسیله زبان و قدرت واژگان انجام می­شود. بنابراین، زبان به عنوان ابزار کلیدی در فرآیند صلح­سازی از سطح فردی تا بین‌المللی اثرگذار است.  

زبان ابزار علمی و همکاری در روابط بین‌الملل

 بازیگران در عرصه‌ی روابط بین‌المللی در چارچوب دانش و اهداف خود دست به کنش می­زنند، ولی علی­رغم تفاوت‌های زبانی، برایند کنش توسط زبان به همکاری و توافقات مشترک می‌انجامد. پیتر اونف یکی از نظریه‌­پردازان سازه‌­انگاری، در زمینه فرآیندهای اجتماعی و ساختار معنایی در روابط بین الملل برجسته است. به باور او روابط بین‌المللی بر اساس «تلقی ذهنی و زبان» انسان ساخته می­شود و با این تلقی، زبان نقشی بر آگاهی و ذهنیت‌های مشترک در تکوین روابط بین‌المللی دارد. اونف در مورد «تحلیل­های زبان» به زبان مسلط در حیطه‌ی روابط و کنشگران بین‌الملل می­پردازد. جکسون هوارد از اندیشمندان سازه‌انگاری در روابط بین‌الملل، به طور خاص بر نقش ساختارهای اجتماعی و هویت در شکل­های رفتار دولت­ها و بازیگران تأکید دارد. هوارد با برجسته ساختن «تحلیل‌­های زبانی» اونف به بازگشت به الگوی «بازهای زبانی» لودویگ ویتگنشتاین، می­پردازد و سعی در نشان دادن اهمیت زبان بر همکاری در روابط بین­الملل دارد. سازه­انگاران معتقدند انسان­ها بر اساس زبان و هویت زمینه­مند خود، روابط بین‌الملل را می­‌سازند و به کنش در آن می­پردازند و به توزیع قدرت در روابط ببین‌الملل تأکید می­‌کنند. 

امروز بسیاری از منابع علمی، فن‌آوری­های اطلاعات و هوش مصنوعی به زبان‌­های خاص منتشر می­شوند. مثلاً انگلیسی در اول به عنوان «زبان علم و فن­آوری» مطرح بود و اکنون به زبان «هوش مصنوعی» در سطح بین­المللی و جهانی شهرت پیدا کرده است. شروع تجارت خارجی، همکاری اقتصادی بین­المللی،  برقراری ارتباط مؤثر با تجار و شرکت­های خارجی به وسیله‌ی زبان امکان پذیر بوده وموفقیت‌ها و همکاری مهمی را در پی دارد.

ترک پاسخ به دیدگاه

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید