سید برهان الطافی، استاد دانشگاه و دانشجوی دکتری روابط بینالملل
اکثریت تأمین خواستهها و مطالبات انسانی بهوسیلهی زبان انجام میشود و ارتباطات، انتقال افکار و تجربهها نیز با این ابزار ارتباطی امکانپذیر میشود. امروزه در بحث «هستی شناسی و معرفت شناسی» که جز مباحث فرانظری در روابط بین الملل بهحساب میآید، ساختارها و نهادها غیر قابل تغییر فرض نمیشوند و به نقش مهم کارگزار بر ساختارها و نهادها در سطوح ملی و بینالمللی تأکید میشود. منظور از «کارگزار» شخصیتهای حقیقی است که در عرصهی بینالمللی، ایفای نقش میکنند و حین انجام وظایف از ابزارهای گوناگون که یکی از آن ابزارها زبان است، مستفید میشوند.
اساساً برحسب نظریهی سازهانگاری در روابط بینالملل، به اهمیت بعد معنایی و زبانی ساختارهای اجتماعی و بینالمللی خیلی تأکید شده است. متفکران چون مارتین وایت، هربرت باترفیلد و الکساندر ونت که در این حوزه صاحب صلاحیت هستند، باور دارند «هیچ کنش و عمل انسانی مهمتر از زبان و گفتمان» نیست و به اعتقاد آنها بهترین ملاک برای فهم و تحلیل کنشگران روابط بینالملل «زبان و گفتمان» است. با این وصف، بهمهمترین نقشها و اهمیتهای کاربردی و موثر زبان در صحنهی بینالمللی میپردازیم:
اهمیت ارتباطی و تفاهمی زبان
زبان اولین و مهمترین وسیله ارتباطی در روابط بینالملل به شمار میرود. مذاکرات دیپلماتیک، تنظیم قراردادها بینالمللی، حل اختلافات مرزی و آبی، حمایت و ترویج ارزشهای حقوق بشری و… در سطوح ملی و بینالمللی توسط زبان بازنمایی میشود. نمایندههای ملتها در میز مشترک روابط بینالملل، چالشها و فرصتهای بشریت را شناسایی و برای معضلات راهحل پیشبینی میکنند و از فرصتهای مشترک بهره میگیرند.
زبان اهمیت مهمتری انتقال پیامها، مقاصد و افکار را در روابط بینالملل دارد. زیرا نبود زبان و فهم مشترک میتواند به سوءتفاهمها و مشکلات جدی در روابط بینالملل منجر شود. مثلاً معاهدهی مرزی دیورند میان دولت وقت افغانستان و حکومت هند برتانیایی منعقد شدهبود، با توجه به عدم تسلط نماینده افغانستان بر زبان بینالمللی، آن معاهده از شفافیت و دقت لازم برخودار نمیباشد. زیرا مباحث حل اختلافات، استقلال طلبی مردم منطقههای تجزیه طلب، ایجاد کشور جدید در نقطه مرزی و تأمین منافع برد-برد دولتهای طرف معاهده در آن لحاظ نشدهاست.
اهمیت زبان در تسهیل و پیشبرد موفقانهی مذاکرات
زبان ابراز اصلی در مذاکرات است و نقش بسیار مهمی در تسهیل و پیشبرد آن دارد، زیرا ابزار اصلی برای تامین اهداف نمایندههای دولتها و هیئت دیپلماتیک در نظام بینالملل تلقی میشود. در هنگام مذاکره، ارتباط شفاف و موثر با استفاده از زبان مناسب میتواند موانع را از میان بردارد، سوءبرداشتها را کاهش دهد و به رسیدن به توافقات سازنده کمک کند. امروز در مذاکرت بینالمللی دو جانبه و چندجانبه، انتخاب زبان مشترک و درک دقیق مفاهیم و اصطلاحات میتواند به عنوان عامل کلیدی برای موفقیت در مذاکره عمل کند. فرآیند تسهیل و پیشبرد موفقانهی مذاکرات؛ انتقال دقیق اطلاعات، دیدگاهها و نظرات طرفهای مذاکره کننده، ایجاد اعتماد و همفکری متقابل میان نمایندههای دولتها، حرمت به تفاوتهای فرهنگی ملتها، تسلط بر مهارتهای مذاکراتی یا حرفهای بودن در شیوه مذاکرات، ارتباط غیر کلامی در هنگام گفتگوهای چهره به چهره، پیشگیری از درگیریهای کلامی در حین صحبتها و گفتگوها، توانایی در مدیریت گفتگوهای احساسی و پیچیده در فرآیند پیشبرد موفقانه مذاکرات بسیار مهم و تأثیرگذار است. اگر مذاکره کننده بتواند از آغاز تا پایان مذاکرات بر وضعیت مسلط باشد و به صورت هوشمندانه فشارهای روانی ناشی از واژگان احساسی، تحریکی، تهدیدی و فریبنده حریف دیپلماتیک را مدیریت کند و در این حالت در فرآیند مذاکرات موفق بودهاست.
اهمیت زبان در کاهش سوتفاهمها
بسیاری از سوبرداشتها به دلیل نادرست فهمیدن یا انتقال نادرست کلمات و پیامها رخ میدهند. در گفتگوها هرچه شفافیت و دقت لازم در واژگان رعایت گردد، به همان نسبت امکان شکلگیری و بروز سوءتفاهمها کمتر خواهد شد. دقت در انتخاب کلمات موجب میگردد که سوءتفاهمها کاهش پیدا کند. در مذاکرات بینالمللی با توجه به اهمیت آن ایجاب میکند که مذاکره کنندگان در انتخاب واژگان دقت لازم را داشته باشند، تا سبب سوءبرداشتها نشود. آنها در گزینش کلمات تلاش کنند از واژههای که دارای چندین معنی است استفاده نکنند و از کلمات دارای معنی روشن و مناسب بهره گیرند. در کنار انتخاب واژگان مناسب، استفاده از زبان بدن و تن صدا نیز بخش مهمی از فرآیند ارتباطات بوده و رعایت آن در فرآیند گفتگوها بسیار مهم است. برخی اوقات عدم توجه به زبان بدن موجب شکلگیری سوءتفاهمها میشود و آگاهی از اثرات و پیامدهای زبان بدن میتواند به کاهش سوتفاهمها کمک کند. باید اضافه کنم که موضوعات فوق زمانی بهخوبی تحقق مییابد که نمایندههای دیپلماتیک کشورها باید دارای سواد و دانش در عرصهی زبان و مذاکره باشند.
اهمیت زبان به عنوان ابزار صلحسازی
در تمامی تحولات سیاسی و حقوقی، زبان به عنوان یک وسیلهی قدرتمند در ایجاد صلح و همزیستی مسالمتآمیز در نظام بینالملل عمل کرده است. در حوزه دیپلماسی و فرآیندهای صلح، دولتها و سازمانهای بینالمللی از زبان به عنوان ابزاری برای انتقال پیامهای سیاسی و استراتژیک استفاده میکنند. انتخاب واژگان در تدوین قوانین و اعلامیههای بینالمللی دولتها و سازمانهای بینالمللی بر تصمیمات متقابل در ایجاد صلح و شکلگیری منازعه اثر مستقیم دارند. در روند صلح و منازعات در روابط بینالملل، دولت ـ ملتها و سازمانهای بینالمللی با استفاده از قدرت زبان و کلمات میتوانند موجب تحکیم صلح شوند و یا اینکه بر تداوم جنگ و ادامه خشونت ادامه دهند. انتخاب وضعیت صلحآمیز یا تداوم منازعه بستگی به ارادهی سیاسی و استراتژیک سیاستگذاران دولتها و بازتاب آن به وسیله زبان و قدرت واژگان انجام میشود. بنابراین، زبان به عنوان ابزار کلیدی در فرآیند صلحسازی از سطح فردی تا بینالمللی اثرگذار است.
زبان ابزار علمی و همکاری در روابط بینالملل
بازیگران در عرصهی روابط بینالمللی در چارچوب دانش و اهداف خود دست به کنش میزنند، ولی علیرغم تفاوتهای زبانی، برایند کنش توسط زبان به همکاری و توافقات مشترک میانجامد. پیتر اونف یکی از نظریهپردازان سازهانگاری، در زمینه فرآیندهای اجتماعی و ساختار معنایی در روابط بین الملل برجسته است. به باور او روابط بینالمللی بر اساس «تلقی ذهنی و زبان» انسان ساخته میشود و با این تلقی، زبان نقشی بر آگاهی و ذهنیتهای مشترک در تکوین روابط بینالمللی دارد. اونف در مورد «تحلیلهای زبان» به زبان مسلط در حیطهی روابط و کنشگران بینالملل میپردازد. جکسون هوارد از اندیشمندان سازهانگاری در روابط بینالملل، به طور خاص بر نقش ساختارهای اجتماعی و هویت در شکلهای رفتار دولتها و بازیگران تأکید دارد. هوارد با برجسته ساختن «تحلیلهای زبانی» اونف به بازگشت به الگوی «بازهای زبانی» لودویگ ویتگنشتاین، میپردازد و سعی در نشان دادن اهمیت زبان بر همکاری در روابط بینالملل دارد. سازهانگاران معتقدند انسانها بر اساس زبان و هویت زمینهمند خود، روابط بینالملل را میسازند و به کنش در آن میپردازند و به توزیع قدرت در روابط ببینالملل تأکید میکنند.
امروز بسیاری از منابع علمی، فنآوریهای اطلاعات و هوش مصنوعی به زبانهای خاص منتشر میشوند. مثلاً انگلیسی در اول به عنوان «زبان علم و فنآوری» مطرح بود و اکنون به زبان «هوش مصنوعی» در سطح بینالمللی و جهانی شهرت پیدا کرده است. شروع تجارت خارجی، همکاری اقتصادی بینالمللی، برقراری ارتباط مؤثر با تجار و شرکتهای خارجی به وسیلهی زبان امکان پذیر بوده وموفقیتها و همکاری مهمی را در پی دارد.