«رها» اسم مستعار او دو سال میشود که به نقاشی رو آورده است. در این دو سال که میتوانست دوران شکوفایی و یادگیری او باشد، به سکوت و دوری از صنف درس گذشت. اما او از این سکوت، پلی ساخت به جهانی دیگر، جهانی که در آن رؤیاهایش جان میگیرند.
او ابتدا خطوط ساده و بیجان روی کاغذ میکشید، اما هرچه بیشتر تلاش کرد، دنیای او رنگینتر و زندهتر شد. هر نقاشیاش قصهای است از آرزوهایی که در قلبش موج میزدند و در دنیای واقعی جایی برای تحققشان نبود.
حالا، دفتر نقاشیهای او پر است از امیدها و رؤیاهایی که با عشق و جزئیات روی کاغذ جان گرفتهاند. گویی او از میان رنگها و طرحها، زندگیای تازه برای خود میآفریند. کوثر میداند که دنیای بیرون ممکن است سرد و بیرحم باشد، اما در دنیای هنر، او نه تنها آیندهای میبیند، بلکه آن را به دست خود میسازد.
اینجا نمونههای از کارهای او را میبینیم که به «پلسرخ» فرستاده است.




