تأثیر ادبیات روایی بر توسعه زبان و سوادآموزی

0
322

تأثیر و قدرت ادبیات روایی بر توسعه‌ زبان و سوادآموزی پدیده جدیدی نیست. اما مدت‌هاست که توجه بسیاری از محققان را به‌خود جلب کرده است. در دنیای امروزی که به سرعت در حال جهانی شدن است، مهارت‌های زبانی نه تنها یک الزام برای دانش‌آموزان مکتب، بلکه ابزار ضروری برای برقراری ارتباط با دیگران و استفاده از فرصت‌ها نیز هستند. مهارت‌های زبانی را می‌توان دروازه‌هایی به سوی هویت، تعلق و بیان در نظر گرفت. همین‌طور برای دانش‌آموزانی که در صدد یادگیری زبان خارجی یا زبان دوم هستند، ضرورت یادگیری ادبیات روایی در زندگی آنها حیاتی و مفید است. این داستان‌ها به زبان‌آموزان کمک می‌کنند تا با زبان واقعی و کاربردی روبرو شوند. با احساسات و عواطف فرهنگی ارتباط برقرار کنند و مهارت‌های ضروری مانند خواندن، نوشتن، صحبت کردن و گوش دادن را بیاموزند. به عبارت دیگر، تقویت زبان، یادگیری زبان را برای آن‌ها بسیار آسان‌تر و جذاب‌تر می‌کند. 

این مقاله با تکیه بر تحقیقات علمی و تجربه خودم به‌عنوان دانشجوی و مربی زبان و ادبیات، نشان  می‌دهد که ادبیات روایی نه تنها یک ابزار آموزشی مفید و مؤثر برای یادگیری زبان است، بلکه ابزار حیاتی برای همدلی فرهنگی، انگیزه‌بخشی و توسعه تفکر انتقادی نیز می‌باشد. 

سواد در قرن بیست و یکم: گسترش تعریف


در دنیای امروز، کسی که فقط می‌تواند بخواند و بنویسد را نمی‌توان باسواد دانست، زیرا مفهوم سواد بسیار گسترده‌تر شده است. اکنون، سواد فقط یک مهارت ساده نیست، بلکه مجموعه‌ای از توانایی‌ها مانند تفکر انتقادی، کار با فناوری، درک فرهنگ‌های مختلف و توانایی بیان افکار است. همانطور که نگوین (۲۰۲۰) اشاره می‌کند، روش‌های سنتی آموزش زبان که بیشتر بر حفظ کردن و کتاب‌های درسی متکی هستند، دیگر پاسخگوی نیازهای امروزی نیستند. من به‌عنوان یک معلم، این را از نزدیک حس کرده‌ام. دانش‌آموزان من با محتوای خشک و رسمی کتاب‌ها ارتباط برقرار نمی‌کردند و فارسی را به‌عنوان یک زبان رسمی و دور از دسترس می‌دیدند تا یک زبان زنده و کاربردی. اما وقتی ادبیات روایی، مانند داستان‌های کوتاه، افسانه‌ها یا خاطرات شخصی را به صنف درس معرفی کردم، فضا کاملاً تغییر کرد. دانشجویان کنجکاوتر شدند، احساساتشان درگیر شد و راحت‌تر خود را ابراز کردند. کولی و اسلیتر (۲۰۲۰) نیز می‌گویند که داستان‌ها محیطی غنی از متن ایجاد می‌کنند که در آن زبان زنده و معنادار می‌شود.


یادگیری اصیل زبان از طریق روایت


ادبیات روایی به زبان‌آموزان امکان استفاده طبیعی و معنادار از زبان را می‌دهد. در حالی که کتاب‌های درسی اغلب به دیالوگ‌های مصنوعی متکی هستند، داستان‌ها عبارات اصطلاحی، ساختارهای متنوع جمله و اشارات فرهنگی را ارائه می‌دهند که منعکس‌کننده ارتباطات در زندگی واقعی است. به گفته مارت (۲۰۱۹)، زبان‌آموزان بیش‌ترین بهره را از ورودی قابل فهمی می‌برند که کمی فراتر از سطح فعلی آن‌هاست. در طول تجربه تدریس فارسی در افغانستان، مشاهده کردم که دانش‌آموزان وقتی با داستان‌ها درگیر می‌شوند، واژگان و دستور زبان را مؤثرتر از تمرین‌های مکانیکی درونی می‌کنند. به‌عنوان مثال، به جای حفظ افعال گذشته مجرد، آنها یک داستان عامیانه را می‌خوانند و سپس اعمال شخصیت‌ها را با استفاده از اشکال طبیعی زمان گذشته توصیف می‌کنند. لی و کیم (۲۰۲۲) تأکید می‌کنند که داستان‌ها یک چارچوب شناختی فراهم می‌کنند که از طریق آن دستور زبان به‌طور شهودی‌تری آموخته می‌شود. بافت روایی تکرار، تعامل عاطفی و هدف ایجاد می‌کند – که همه این‌ها برای یادگیری موفقیت‌آمیز زبان دوم ضروری هستند.

توسعه خواندن و تعامل ادبی


خواندن داستان‌ها به دانش‌آموزان کمک می‌کند تا به‌عنوان خواننده رشد کنند – نه فقط در درک کلمات، بلکه در تفکر عمیق‌تر. داستان‌ها دانش‌آموزان را کنجکاو می‌کنند. آنها خوانندگان را وادار می‌کنند تا در مورد معنای واقعی شخصیت‌ها، اتفاقات بعدی و آن‌چه داستان واقعاً سعی در بیان آن دارد، فکر کنند. این نوع خواندن فراتر از دانستن صرف آن‌چه اتفاق افتاده است، عمل می‌کند – به خوانندگان کمک می‌کند تا تصویر بزرگتری را ببینند. الخلیفه (۲۰۲۲) توضیح می‌دهد که داستان‌ها باعث می‌شوند دانش‌آموزان انتقادی‌تر فکر کنند، که به آنها کمک می‌کند تا در تجزیه و تحلیل و حدس زدن بهتر شوند. در جریان تدریس خودم، وقتی از دانش‌آموزان خواستم حدس بزنند که در پایان یک داستان چه اتفاقی ممکن است بیفتد یا از دیدگاه یک شخصیت بنویسند، این را دیدم. این فعالیت‌های کوچک به آن‌ها کمک کرد تا بیشتر تمرکز کنند و داستان را عمیق‌تر درک کنند. همچنین، خواندن داستان‌های بیشتر به دانش‌آموزان من کمک کرد تا کلمات جدید یاد بگیرند و روان‌تر شوند، زیرا آنها بارها و بارها الگوهای یکسانی را می‌بینند (مارت، ۲۰۱۹). داستان‌ها همچنین دانش‌آموزان را علاقه‌مندتر کردند. نگوین (۲۰۲۰) اشاره می‌کند که داستان‌ها، به‌ویژه برای زبان‌آموزانی که منابع انگلیسی کمتری دارند، می‌توانند درس‌ها را هیجان‌انگیزتر کنند. من هم متوجه این موضوع شدم – وقتی داستان‌هایی را آوردم که به زندگی خود دانش‌آموزانم نزدیک بودند، آنها بیشتر اهمیت می‌دادند و کار بهتری انجام می‌دادند. 

تقویت مهارت‌های شنیداری و گفتاری از طریق داستان‌ها


داستان‌ها را می‌توان یکی از بهترین راه‌ها برای کمک به دانش‌آموزان در گوش دادن و صحبت کردن بهتر دانست. وقتی زبان‌آموزان داستان‌ها را می‌شنوند، به زبان واقعی با احساسات، ریتم و معنا گوش می‌دهند. خواندن با صدای بلند یا اجرای یک داستان به آنها کمک می‌کند تا به صدای واقعی زبان زبان داستان عادت کنند. ستیانینگسیه (۲۰۲۰) می‌گوید که خواندن داستان‌ها با صدای بلند به زبان‌آموزان اجازه می‌دهد ریتم زبان را حس کنند. به یاد دارم وقتی از دانش‌آموزانم خواستم داستانی را با کلمات خودشان تعریف کنند یا یک صحنه کوتاه را اجرا کنند – آنها اعتماد به نفس بیشتری پیدا کردند و آزادانه‌تر صحبت کردند. این فعالیت‌های ساده، یادگیری را سرگرم‌کننده و طبیعی کرد. اکبروف و ارسلان (۲۰۲۲) توضیح می‌دهند که داستان‌سرایی به زبان‌آموزان کمک می‌کند تا با اعتماد به نفس بیشتری صحبت کنند و با علاقه واقعی گوش دهند. من دانش‌آموزی را به یاد دارم که هرگز دوست نداشت صحبت کند، اما پس از چند جلسه داستان‌سرایی، بدون این‌که از او خواسته شود، شروع به اشتراک گذاشتن ایده‌های خود کرد. این قدرت داستان‌هاست – آنها درها را باز می‌کنند.


نویسندگی خلاق و الهام ادبی


داستان‌ها نه تنها مهارت‌های نوشتاری را آموزش می‌دهند، بلکه دانش‌آموزان را به نوشتن علاقه‌مند می‌کنند. وقتی دانش‌آموزان داستان‌های جالب و خوب نوشته شده را می‌خوانند، به تدریج با سبک نوشتاری، ساختار جملات و شکل‌گیری داستان آشنا می‌شوند. این تجربه به آنها کمک می‌کند تا راحت‌تر و بهتر بنویسند. به عنوان مثال، در صنف‌هایم، دانش‌آموزانی را دیده‌ام که در نوشتن مقاله مشکل داشتند، وقتی به آنها موضوعات داستانی می‌دادم، علاقه‌مند می‌شدند. آنها احساس می‌کردند که داستان‌های خودشان را می‌نویسند، که باعث می‌شد انگیزه بیشتری برای کار داشته باشند. به گفته الخلیفه (2022)، خواندن ادبیات باعث می‌شود دانش‌آموزان با سبک‌های مختلف نوشتاری آشنا شوند و روش‌های جدیدی برای نوشتن یاد بگیرند. نگوین (2020) همچنین اشاره می‌کند که تدریس با ادبیات نه تنها نوشتن رسمی را تقویت می‌کند، بلکه باعث می‌شود دانش‌آموزان در بیان احساسات و افکار خود در نوشته‌هایشان راحت‌تر باشند.

رشد شناختی، عاطفی و فرهنگی


وقتی دانش‌آموزان داستان می‌خوانند، فقط کلمات جدید یاد نمی‌گیرند، آنها همچنین شروع به فکر کردن به روش‌های جدید می‌کنند. داستان‌ها مشکلات و احساسات واقعی را از زمان‌ها و فرهنگ‌های مختلف نشان می‌دهند و این باعث می‌شود دانش‌آموزان راحت‌تر با دیگران ارتباط برقرار کنند، دیگران را درک کنند و عمیق‌تر فکر کنند. همانطور که الخلیفه (۲۰۲۲) اشاره می‌کند، خواندن داستان‌های متنوع، دانش‌آموزان را در معرض شخصیت‌ها، طرز فکرها و دیدگاه‌های مختلف قرار می‌دهد. در صنف من، وقتی دانش‌آموزان داستان‌هایی از فرهنگ‌های مختلف می‌خوانند، در مورد هویت، سنت‌ها و تغییرات بحث می‌کنند. به عنوان مثال، یک بار در صنف، داستانی در مورد دختری خواندیم که با ازدواج زودهنگام مخالف بود. بسیاری از دانش‌آموزان من که تجربیات مشابهی داشتند، با داستان ارتباط برقرار کردند و شروع به صحبت در مورد امیدها و مشکلات خود کردند. ستیانینگسیه (۲۰۲۰) اشاره می‌کند که داستان‌ها ابزاری قدرتمند برای درک بهتر فرهنگ‌های مختلف هستند و به دانش‌آموزان کمک می‌کنند تا تفاوت‌های فرهنگی را بهتر درک و بپذیرند. لی و کیم (۲۰۲۲) همچنین می‌گویند وقتی دانش‌آموزان از نظر احساسی با داستان‌ها ارتباط برقرار می‌کنند، بهتر یاد می‌گیرند و مطالب را راحت‌تر به خاطر می‌سپارند، که این امر زبان را نیز سریع‌تر تقویت می‌کند. به نظر من، رشد فکری و عاطفی دانش‌آموزان به اندازه یادگیری زبان مهم است.

یادگیری واژگان و دستور زبان در متن

داستان‌ها محیطی را فراهم می‌کنند که زبان‌آموزان می‌توانند بدون فشار، دستور زبان و واژگان را یاد بگیرند. ستیانینگسیه (۲۰۲۰) توضیح می‌دهد که دانش‌آموزان با دیدن کلمات جدید در متن، سعی می‌کنند معنی آنها را استنباط کنند، ترکیب‌ها را تشخیص دهند و کاربرد آنها را در جملات راحت‌تر به خاطر بسپارند. این یادگیری متنی بسیار مؤثرتر از حفظ کردن لیستی از کلمات است. در صنف من، دانش‌آموزان افعال مرکب و ساختارهای زبانی را با خواندن یاد گرفتند. الخلیفه (۲۰۲۲) خاطرنشان می‌کند که متون ادبی، زبان‌آموزان را در معرض زبان مجازی و نحو پیشرفته قرار می‌دهد و به آنها کمک می‌کند تا فراتر از مهارت اولیه حرکت کنند. به گفته لی و کیم (۲۰۲۲)، تکرار مکرر ساختارهای دستوری در متون به آنها کمک می‌کند تا آنها را درونی کنند. همانطور که وقتی از قوانین دستور زبان در داستان‌های جذاب استفاده می‌شود، یادگیری آنها بسیار طبیعی و قابل فهم می‌شود. در تجربه خودم، دریافته‌ام که دانش‌آموزانی که مرتباً می‌خوانند، اشتباهات دستوری کمتری مرتکب می‌شوند و روان‌تر می‌نویسند.

توسعه شایستگی بین فرهنگی از طریق داستان‌ها


همیشه وسیله‌ای برای درک متقابل بین فرهنگ‌های مختلف بوده‌اند. وقتی دانش‌آموزان ادبیات فرهنگ‌های مختلف را مطالعه می‌کنند، با ایده‌ها، سنت‌ها و شیوه‌های زندگی متفاوتی روبرو می‌شوند. الخلیفه (۲۰۲۲) می‌گوید وقتی داستان‌های دیگران را می‌خوانیم، می‌توانیم دنیا را از دریچه‌ی چشمان آنها ببینیم، که باعث می‌شود آنها را بهتر درک کنیم و احتمال سوءتفاهم کمتر شود. من این را در صنف خودم متوجه شدم. من داستان‌هایی از مناطق مختلف – داستان‌های عامیانه‌ی آفریقایی، داستان‌های کوتاه آسیای جنوبی، رمان‌های غربی – را به اشتراک می‌گذاشتم و دانش‌آموزان اغلب شباهت‌های شگفت‌انگیزی بین آن داستان‌ها و زندگی خودشان پیدا می‌کردند. ستیانینگسیه (۲۰۲۰) می‌گوید که خواندن درباره‌ فرهنگ‌های دیگر می‌تواند دانش‌آموزان را به فکر کردن درباره‌ هویت خودشان نیز وادار کند. به تجربه‌ی من، این بحث‌ها به دانش‌آموزان کمک کرد تا بازتر، محترم‌تر و کنجکاوتر شوند. ادبیات فقط به آنها زبان یاد نمی‌داد – بلکه به آنها کمک می‌کرد تا به‌عنوان انسان با هم ارتباط برقرار کنند.

چالش‌های استفاده از ادبیات برای آموزش زبان

در مقابل، علیرغم مزایای استفاده از ادبیات برای آموزش زبان، استفاده از ادبیات در صنف درس با چالش‌هایی همراه است. مارت (۲۰۱۹) خاطرنشان می‌کند که انتخاب متن مناسب که در سطح دانش‌آموزان باشد نیز بسیار مهم است زیرا داستان‌هایی که بسیار دشوار یا از نظر فرهنگی برای دانش‌آموزان ناآشنا هستند، می‌توانند آنها را از هدف اصلی متن منحرف کنند. ستیانینگسیه (۲۰۲۰) همچنین اشاره می‌کند که متأسفانه همه معلمان اطلاعات و آموزش کافی در مورد نحوه استفاده از ادبیات در صنف درس ندارند. موانعی مانند فشار امتحانات و دوره‌ها، تعداد زیاد دانش‌آموزان در یک صنف و کمبود منابع می‌تواند مانع استفاده از ادبیات در صنف درس شود. نگوین (۲۰۲۰) هشدار می‌دهد که اگر رویکرد مناسبی برای استفاده از داستان در صنف درس وجود نداشته باشد، ممکن است رویکرد استفاده از داستان در صنف درس از بین برود. برای غلبه بر این چالش‌ها، باید برنامه‌ریزی حرفه‌ای برای افزایش دسترسی به متون انجام شود. در صنف درسی وقتی داستانی را برای خواندن در اختیار دانش‌آموزان قرار دادم، سعی کردم اطلاعات اولیه در مورد داستان را در اختیار آنها قرار دهم تا بتوانند داستان را بهتر درک کنند. 

تکنیک‌های تأثیرگذار برای تدریس ادبیات

برای این‌که معلمان بتوانند از داستان‌ها به طور مؤثر استفاده کنند، باید از روش‌هایی استفاده کنند که دانش‌آموزان را در داستان درگیر کرده و آنها را در یادگیری مشارکت دهد. الخلیفه (2022) توصیه می‌کند که قبل از خواندن یک داستان، هر معلمی باید به دانش‌آموزان خود کمک کند تا موضوع را به درستی و با دقت درک کنند و پس از خواندن، باید در مورد داستان بحث‌هایی صورت گیرد تا دانش‌آموزان بتوانند موضوع را به درستی درک کنند. همچنین، با استفاده از برخی پوسترها یا پادکست‌ها، می‌توان به دانش‌آموزان کمک کرد تا به‌طور فعال از زبان استفاده کنند. استفاده از ابزارهایی مانند کتاب‌های صوتی یا ویدیوها برای دانش‌آموزان بسیار مفید است و می‌تواند به آنها در درک داستان کمک کند (مارت، 2019). نگوین (2020) نیز تأکید می‌کند که اگر داستان‌هایی به دانش‌آموزان گفته شود که مربوط به فرهنگ یا تجربه آنها باشد، می‌تواند تأثیر بیشتری بر دانش‌آموزان داشته باشد و به آنها در درک مطالب کمک زیادی کند. من به‌عنوان یک معلم، به دانش‌آموزانم اجازه دادم داستان‌هایی را از فرهنگ خود انتخاب کنند و آنها را به اشتراک بگذارند. این کار صنف درس را به محیطی دلپذیرتر و محترمانه‌تر برای همه دانش‌آموزانم تبدیل کرد و آنها را مشتاق یادگیری کرد.


تأمل شخصی و ارزش داستان


به عنوان یک معلم زبان و یک خواننده مادام العمر، بارها قدرت دگرگون‌کننده داستان‌ها را تجربه کرده‌ام. من در افغانستان بزرگ شدم، جایی که دسترسی به منابع فارسی باکیفیت محدود بود. با این حال، داستان‌هایی که می‌خواندم، چه ساده و چه پیچیده، درهایی را به جهان‌های دیگر به روی من گشودند و کلماتی برای بیان جهان خودم به من دادند. بعدها، وقتی شروع به تدریس کردم، این اشتیاق را به صنف درس خود منتقل کردم. دیدم که دانش‌آموزان خجالتی‌ام قصه‌گو شدند. خوانندگان مردد عاشق کتاب شدند و زبان‌آموزانی که از دستور زبان خجالتی بودند، با روانی و زیبایی نوشتند. این تجربیات آنچه را که تحقیقات نشان داده است تأیید کرد: ادبیات روایی یک چیز اضافی یا تجملاتی در آموزش زبان نیست، بلکه یک ضرورت است. این ادبیات تمام ذهن، قلب و صدای زبان‌آموز را درگیر می‌کند.

نتیجه‌گیری

ادبیات روایی نقش بسیار مهم و ارزشمندی در افزایش سواد و یادگیری زبان افراد ایفا می‌کند. این ادبیات به افراد کمک می‌کند تا مهارت‌های اساسی مانند خواندن، نوشتن، گوش دادن و صحبت کردن را توسعه دهند. و درک عمیقی از تفکر انتقادی، درک احساسات و درک بهتر فرهنگ‌ها داشته باشند. با وجود مزایا ی استفاده از ادبیات روایی در آموزش زبان، نمی‌توان برخی از چالش‌ها را نادیده گرفت. اما با وجود این چالش‌ها، ادبیات روایی هنوز هم یک راه حل مؤثر برای یادگیری آسان و جالب زبان است. معلمان برای استفاده بهتر از این روش به آموزش و پشتیبانی نیاز دارند تا بتوانند این روش را در صنف‌های درس خود اجرا کنند. در آینده، تحقیقات می‌توانند بررسی کنند که چگونه می‌توان با استفاده از ابزارهایی مانند داستان‌سرایی دیجیتال، پلتفرم‌های تعاملی و ترکیبی از روش‌های سنتی و مدرن، یادگیری زبان از طریق ادبیات را برای افراد بیشتری امکان‌پذیر کرد. در دنیای در حال تغییر آموزش زبان، داستان‌سرایی همچنان پایه مهمی برای توسعه زبان‌آموزانی است که نه تنها در زبان مهارت دارند، بلکه می‌توانند فکر کنند، خود را بیان کنند و دنیای اطراف خود را بهتر درک کنند.

 

Visited ۸ times, ۱ visit(s) today