وقتی کتابهای درسی مکاتب افغانستان را ورق میزنیم؛ با محتوا و مطالبی روبهرو میشویم که جنبهی کاربردی ندارند، بهدرد دانشآموز نمیخورند و یا بسیار بالاتر از سطح دانشآموز هستند. افرادی که مطالب کتابها را تدوین کرده اند، دانش کافی در زمینه نیازهای شناختی، عاطفی، روانشناختی و علایق کودک نداشته اند؛ آنان صرف موضوعات پراکنده را در صفحات کتاب گنجانیده اند.
هرچند کتابهای درسی معارف افغانستان چندینبار بازنگری شد، ریاست تالیف و ترجمهی این وزارت روی شکل و محتوای آن کار کرد؛ اما چیزیکه انتظار میرفت صورت نگرفت.
کتاب زبان و ادبیات دری صنف سوم، از کتابهای دورهی ابتدایی در مکاتب افغانستان است. دراین کتاب، در آغاز هر مطلب یا عنوان درس، اهدافی برای هر درس تعیین شده است. اگر دقت بیشتری روی اهداف هر درس نماییم، میبینیم یا اهداف با موضوع درسی ارتباط منطقی ندارد یا اصلا رسیدن به آن، برای دانشآموز صنف سوم بسیار سخت و دشوار است و یا در بسیاری از عنوانها اهداف تکراری میباشد. در اکثری عنوانهای درسی، اهداف آن چنین آمده است؛ “دانشآموز متن درس را بخواند و بنویسد”. در صورتیکه اهداف شناختی و دیگر حوزههای مطرح دراین دوره، برای هر درس و مطلب باید متفاوت طرح ریزی شود. بسیاری از مطالبی که در متن کتاب درسی آمده اند، برای دانشآموزان صنف سوم قابل درک و فهم نیستند و باید در دورههای بعدی تدریس شود.
بهگونهای مثال، در درس “موش و قروت” صفحهی 87، دانشآموز صنف سوم، با وزن و قافیه واژهها مواجه میشود؛
موشکی ره به جوال گندم داشت
چشم خود را بهمال مردم داشت
روزکی در خیال حلوا شد
سر کندوی آرد بالا شد
در تلک تنتل قروت بدید
رنگش از ترس جان سفید پرید
گفته هرگز نمیروم سویش
لیکن از دور میکنم بویش
دور دور قروت میگردید
دلش از شوق و ترس میلرزید
ناگهان پای موشک نادان
خورد بر گوشهی تلک لرزان
دراین شعر از دانش آموز صنف سوم خواسته شده تا کلمههای هموزن را در متن درس تشخیص داده و در کتابچههایشان شان یادداشت نمایند.
یا در درس “حکایت” صفحه 97 علایم نشانهگذاری را میآموزد. در مثالهای زیر از دانشآموز خواسته علایم نشانهگذاری را نشان دهد.
“ای طوطی شیرین سخن، ای طویها، تو چه فرمایش داری”. دراین عبارتها از دانشآموز خواسته شده تا علایم نشانهگذاری را در آن مشخص کنند.
با اینکه در صنوف قبلی تمرکز روی الفبا، خوانش و نگارش کلمهها است، دانشآموز با هموزنی و بیوزنی و علایمی که نشان دهنده توقف، مکث، تعجب و… میباشد، برای آنان ناآشنا و غیر قابل فهم است. هرچند هجابندی کلمهها و هموزن بودن آن و علایم چون؛ نقطه، کامه، شارحه، سمیکولن، نداییه و سایر نشانهها در کنار هر متن و هر درس، یک بهیک از ابتدای درس تا انتها آورده میشد، برای دانشآموز قابل فهم و درک میبود؛ اما این موضوعات بدون پیشفرض ذهنی و دانش قبلی برای آنان بسیار سخت و دشوار و غیر قابل هضم میباشد.
از سوی دیگر، مطالب کتاب باید دارای تسلسل منطقی و حول محور ادبیات باشد. میراث فرهنگی و تاریخ ادبیات متمرکز با گروههای سنی فراگیر طراحی شود؛ اما دراین کتاب در صفحه 105، دانشآموز با مطلبی به نام “مواد مخدر” روبهرو میشود. دانشآموز صنف سوم را چه به مواد مخدر؟! و یا در جای دیگر این کتاب، مطلبی تحت عنوان “غلهها” آمده است، از غلهها چگونه روغن بهدست میآید. درست است که بهعنوان معلومات، استخراج روغن از غلهها خوب است؛ اما ربطی بهمضمون و محتوای زبان و ادبیات ندارد. صفحه ۶۱، ( کتاب دری صنف سوم، سال نشر ۱۳۹۸)
علاوه براین، مطالب در این کتاب طوری طراحی شده که دانشآموزان تمامی آن را حفظ کنند، متمرکز بودن روی حافظه و عدم توجه به مراحل دیگر یادگیری، عیب و نقص دیگری این کتاب را نشان میدهد؛ زیرا حفظ کردن و به خاطر سپردن گام اول برای یادگیری است.
از آنجای که آموزش زبان مادری در دورهی ابتدایی، از اساسیترین بخشهای آموزش به شمار میرود؛ پایههای اصلی مهارتهای خواندن، نوشتن، فهمیدن، صحبتکردن و ارتباط برقرار کردن دراین دوره شکل میگیرند؛ تفکر و اندیشدن دانشآموز به وسیلهی زبان مادری صورت میگیرد؛ بنابراین طراحی و تدوین کتابهای درسی باید توسط افراد متخصص و آگاه صورت گیرد. در غیر این، تمامی زحمات ما و نسلهای آیندهی ما حول محور صفر میچرخند و سالهای سال، در همان جایی قرار میگیریم که هستیم.