میان ذهن و شادی رابطهی معنیدار و مستقیم وجود دارد. این رابطه به طور قابل توجهی بر زندگی فرد نیز اثربخش است، زیرا شادی نه تنها بر وضعیتی جسمی، روحی و عاطفی فرد بستگی دارد؛ بلکه بر نحوه تفکر، نگرش و الگوهای ذهنی انسان نیز مرتبط و وابسته است. در واقع میان ذهن و شادی تعامل دو سویه وجود دارد؛ چون ذهن انسان بر احساسات و رفتاراش مؤثر است و شادی و خوشحالی بر ذهن و تفکرات انسان تأثیرگذار است. در این نوشتار به تعامل رابطه ذهن و شادی بر یکدیگر و تأثیر آن بر زندگی فردی از لحاظ روانشناختی پرداخته میشود.
افکار مثبت، تقویت کنندهی خوشحالی در زندگی فردی
طبق تحقیقات روانشناختی، ذهن انسانی بهطور طبیعی به افکار منفی گرایش دارد، اما با تغییر الگوهای فکری و تمرکز بر جنبههای مثبت و تقویت افکار مثبت اندیشانه، فرد میتواند احساس رضایت کند و شادی بیشتر را تجربه. محققان این حوزه بر این باور اند که «افکار مثبت میتواند سطح هورمونهای شادی مانند سروتونین و دوپامین را افزایش دهند که در نتیجه بر فرد احساس آرامش بیشتر ایجاد میشود». مارتین سلیگمن، روانشناس آمریکایی و یکی از بنیانگذاران روانشناسی مثبتگرا، در حوزه تفکرات مثبت اندیشی بر این اعتقاد است که مفهوم «خوشبینی آموختنی» و همچنین نظریه «رفاه مثبتگرا» شادی آفرین است. در واقع با نهادینه شدن افکار مثبت در زندگی افراد حس شادمانی، رفاه، رضایت و خوشحالی شکل میگیرد و جریان زندگی بر او معنیدار گردیده و بستری شادمانی فراهم میشود. بنابراین، خوبی، شادی و یا خوشحالی و… امر فکری و ذهنی هستند و از ذهن انسان متولد میشود، اگر ورودی ذهن را افکار درست و مثبت شکل دهد به همان پیمانه خروجی مثبت و شادتری در پی خواهد داشت. در صورتیکه دادههای ذهن از افکار نامطلوب و غیرمتعارف شکل گیرد، همان میزان ذهن و افکار فرد پراگنده و رنجور خواهد بود و از شادی و خوشحالی دور و جدا خواهد شد.
خودشناسی و پذیرش ذهن، ایجاد کننده شادی برزندگی فردی
از بزرگترین تأثیرات ذهن بر شادی، ارتباط مستقیم آن با خودشناسی و پذیرش ذهن فردی است. ذهنی که به خود و ویژگیهای شخصی خود با نگاه مثبت اندیشانه و پذیرش کامل نگاه کند، به طور طبیعی شادی آفرین خواهد بود. مطابق یافتههای روانشناسان، «افرادی که خود را با نقاط قوت و ضعفشان میپذیرند، معمولاً با اعتماد به نفس بالاتری زندگی میکنند» و در واقع این افراد از زندگی خود بیشتر لذت میبرند و ضریب شادی در زندگی این طیف از افراد برجستهتر است. ریچارد داویسون، روانشناس معروف، تحقیقات متعددی در زمینه تأثیرات «ذهن و مراقبه بر آگاهی، بهبود سلامت روان و شادی» انجام داده است. او معتقد است که در فرآیند تأثیرات ذهن و مراقبه شناخت و آگاهی ذهنی شکل میگیرد و برآیند آن به شادی و خوشحالی منجر میشود. کارول دوک، روانشناس معروف آمریکایی، مفهوم «ذهنیت رشد» را در این حوزه معرفی و پیشکش نموده و باورمند است که «به جای داشتن ذهنیت ثابت، یادگیری و رشد مستمر مؤثر است» زیرا این پروسه به شناخت و پذیرش ذهن فردی منجر میشود. بنابراین، تا زمانی که خودشناسی و پذیرش ذهنی در فرد ایجاد نشود، امکان شکلگیری شادی و خوشحال در او وجود نخواهد داشت؛ زیرا چنین فردی دچار منازعه درونی است و تا زمانیکه انسان به صلح و آشتی درونی نرسد، تحقق شادی امر محال تلقی میشود.
شکرگزاری، پیوند دهنده ذهن و شادی بر زندگی فردی
قدردانی موجب میشود که انسان بر داشتههای زندگی اش متمرکز شود و این فاکتور به طور طبیعی ذهن انسان را به سوی شادی بیشتر هدایت میکند. اندیشمندان این حوزه معتقدند «افرادی که روزانه به چیزهای مثبت و نعمتهای زندگیشان فکر میکنند، از نظر عاطفی و روانی بیشتر احساس خوشبختی و شادمانی دارند». کسی دی. هاتون، روانشناس حوزه شکرگزاری، به این باور است «شکرگذاری میتواند موجب افزایش سطح شادی و کاهش استرس و اضطراب شود». به این ترتیب، تمرین شکرگزاری و قدردانی از چیزهای مثبت زندگی، به افراد کمک میکند تا تمرکز خود را بر روی جنبههای خوب زندگی قرار دهند. از جانب دیگر شکرگزاری زمینهساز تعامل ذهن و شادی در زندگی فردی است. به اندازهی که تعامل میان ذهن فرد و شادی شکل گرفته باشد و به همان اندازه شخص در زندگی حقیقی خود خوشحالتر شادابتر خواهد بود. وقتی فرد شروع به شکرگزای و قدردانی میکند، ذهنش از تمرکز بر مشکلات و نگرانیها به سوی نعمتهع و لحظات مثبت معطوف میشود. این تغییر دیدگاه میتواند باعث افزایش احساس رضایت و شادی در زندگی شود.
تجربه نشان داده است که انسانهای شکرگزار قناع بوده و در زندگیشان از آرامش خاصی برخودار هستند و برعکس انسانهای ناسپاس مضطرب، ناآرام، نالان و سرگردان اند و برای داشتن یک لحظه آرامش دست و پا میزنند.
بنابراین، به طور قطع میتوان گفت که میان ذهن و شادی رابطه معنیدار وجود دارد. شادی جسمی، روحی و عاطفی تحت تأثیر افکار مثبت، خودشناسی و پذیرش ذهنی و شکرگزاری شکل میگیرد. انسانهای که در زندگی شاد، شاداب و خوشحال استند، بهطور تصادفی در این مرحله قرار نگرفته اند، بلکه با مراقبه و تعامل درست ذهن و شادی، آن وضعیت را ایجاد کرده اند.